چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۹

کارگردان نمایش «ریگ چاه» در گفتگو با «سینماپرس» مطرح کرد:

در «هنرهای نمایشی» یک شکاف بین نسل‌ها افتاده / رابطه «استاد» و«شاگرد» به یک شکل تعارفی و محدود تبدیل شده است

علی پیمان

به گزارش سینماپرس: کارگردان نمایش «ریگ چاه» با بیان این مطلب که یک شکاف بین نسل‌ها افتاده است گفت: ما در موقعیتی قرار داریم که نمی‌توانیم راحت و آزادانه با هم صحبت کنیم. بالاخره، ممکن است استاد جایی اشتباه کند یا حتی ما اشتباه کنیم، اما به نظر می‌آید که در این رابطه، همیشه ما اشتباه می‌کنیم. چون در نقش هنرجو، شاگرد یا دانشجو قرار داریم و این باعث می‌شود که نتوانیم آن‌طور که باید، آزادانه نظر خود را بیان کنیم.

«علی پیمان» کارگردان تئاتر که با نمایش «ریگ چاه» در بخش صحنه‌ای «چهل و سومین دوره جشنواره تئاتر فجر» حضور دارد در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس به موضوع تئاتر دانشجویی و مشکلات آن در عرصه هنرهای نمایشی پرداخت و با بیان این مطلب که یک شکاف بین نسل‌ها افتاده است گفت: ما در موقعیتی قرار داریم که نمی‌توانیم راحت و آزادانه با هم صحبت کنیم. بالاخره، ممکن است استاد جایی اشتباه کند یا حتی ما اشتباه کنیم، اما به نظر می‌آید که در این رابطه، همیشه ما اشتباه می‌کنیم. چون در نقش هنرجو، شاگرد یا دانشجو قرار داریم و این باعث می‌شود که نتوانیم آن‌طور که باید، آزادانه نظر خود را بیان کنیم.

وی افزود: برای مثال، نسل‌های بعد از من و قبل از من، ما دیگر با هم گفتمان نداریم. به نظر می‌رسد که رابطه استاد و شاگرد به یک شکل تعارفی و محدود تبدیل شده است.

علی پیمان همچنین به عواملی که موجب افول تئاتر متفکر شده است پرداخت و در این خصوص تصریح کرد: در نهایت هرچقدر هم که به موضوع نگاه کنیم، باید بخشی از کار خود را به سلیقه عمومی اختصاص دهیم، زیرا بخشی زیادی از مخاطب‌ها به اجرای شما واکنش نشان می‌دهند. سلیقه عامه مردم را نمی‌خواهم نادیده بگیرم؛ ولی واقعیت این است که در سینما و تئاتر این روند مشهود است. به‌ویژه در سینما، ژانر کمدی در حال حاضر بسیار غالب شده و در تئاتر هم چنین اتفاقی افتاده است.

وی افزود: اگر بخواهید به سمت کارهای اندیشمندانه، متفکرانه یا فلسفی بروید، این انتخاب ریسک‌های خاص خود را دارد. ریسک اول، همانطور که اشاره شد، مسئله اقتصادی است و ریسک دوم، نیاز به مطالعه عمیق و دقیق دارد. این نکته‌ای است که به عنوان کسی که در دانشگاه این رشته را مطالعه کرده‌ام، به آن توجه دارم؛ ممکن است دیگران نظر متفاوتی داشته باشند، اما من بر این باورم که چنین کارهایی نیازمند مطالعه زیادی هستند.

او ادامه داد: شما نمی‌توانید یک‌دفعه تصمیم بگیرید که می‌خواهید شکسپیر کار کنید، یا به آثار نویسندگانی مثل بیضایی بپردازید. این اسامی بزرگ، در واقع یادآور تئاتر متفکرانه هستند و هرکدام‌شان برای درک و بازسازی آثارشان، نیاز به مطالعه و تحلیل عمیق دارند. حتی اگر بخواهید خودتان یک نمایشنامه بنویسید و در آن حرفی بزنید که احساس کنید کمتر شنیده شده یا اصلاً بیان نشده، باید برای این کار هم زمان و انرژی بگذارید.

پیمان به تاثیر جشنواره ها در رشد و ارتقا سطح کیفی آثار نمایشی اشاره کرد و در این خصوص بیان نمود: احساس می‌کنم کم‌کم ممکن است به سمتی برویم که دوباره بخواهیم به این نوع کارها پرداخته و در نهایت دوباره به آن جذابیت و عمق بازگردیم. جشنواره‌ها می‌توانند مجرای جالبی برای این مسیر باشند، چون شما می‌توانید پیش از اجرای عمومی کار خود را در یک جشنواره به نمایش بگذارید و اگر تاییدی از طرف داوران دریافت کردید، مثلاً با دریافت جایزه یا حمایت‌هایی برای ادامه مسیر، این می‌تواند به شما کمک کند تا بعد از جشنواره وارد مرحله اجرا شوید.
وی افزود: همین اتفاق، به ویژه در جشنواره‌های معتبر مثل فجر، می‌تواند کمک کند تا مردم عمومی برای دیدن کار شما ترغیب شوند، چون وقتی یک کار در جشنواره‌ای دیده می‌شود، برای آن‌ها به نوعی برندی معتبر می‌شود. این می‌تواند یک اتفاق خوب برای هر کارگردانی باشد.

کارکردان نمایش ریگ چاه دلیل افول تئاتر متفکر را برگذار نشدن تئاتر دانشگاهی دانست و در این خصوص بیان کرد: من فکر می‌کنم یکی از دلایل این مشکل، تعطیلی تئاتر دانشجویی است که برای چهار سال است که متوقف شده و دیگر خبری از آن نیست. بیشتر کارگردان‌های متفکر و کسانی که کارهایشان به تفکر وادار می‌کند، از دل تئاتر دانشجویی بیرون آمده‌اند.

وی تاکید کرد: بسیاری از کارگردان های تئاتر که کارهایشان از نظر مفهومی و تجربی جالب بوده، همگی از تئاتر دانشجویی رشد کرده‌اند. اما برای نسل ما، انگار رابطه‌مان با بدنه تئاتر قطع شده است و دیگر ارتباط موثری با آن نداریم.

پیمان اظهار کرد: به نظر من، تئاتری که واقعاً مخاطب را وادار به تفکر کند، تئاتر تجربی است. تئاتری که به یک فرم یا شکل جدید برسد و حرف جدیدی بزند. این نوع تئاتر در جشنواره‌های دانشجویی اتفاق می‌افتاد و با حمایت جشنواره‌ها، این کارهای منتخب وارد بدنه اصلی تئاتر می‌شد. مردم این کارها را می‌دیدند و سلیقه‌های متفاوتی پیدا می‌کردند. اما اکنون اگر بخواهم یک کار از تئاتر دانشگاهی بیاورم و اجرا کنم، حتی اگر کار خیلی خوبی باشد، احتمالاً مردم نمی‌فهمند که این واقعاً تئاتر است، چون دیگر عادت به تئاتر تجربی ندارند و پنج سال است که چنین کارهایی ندیده‌اند.

کارگردان نمایش «ریگ چاه» در ادامه گفت و گو و در انتقاد نسبت به سالن دارهای خصوصی بیان کرد: وقتی برای مثال شما می‌خواهید در یک سالن خصوصی اجرایی داشته باشید، در ابتدا سالن‌ها اصلاً به محتوای کار شما اهمیتی نمی‌دهند، بلکه تنها به این نگاه می‌کنند که چقدر پول دارید و چقدر احتمال می‌دهید که مردم بیایند و نمایش شما را ببینند. این چالش‌های فراوان برای کارگردانان جوان، به‌ویژه برای کسانی که هنوز در ابتدای راه هستند، سنگین است.

پیمان در پایان این گفت و گو به چالش های ورود به این هنر اشاره کرد و اظهار داشت: در حال حاضر با رشد کلاس‌های تئاتری که در سطح زیادی از دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی ارائه می‌شود، یک تعداد زیادی از افراد تصور می‌کنند که خیلی راحت می‌توانند وارد این حوزه شوند و نیازی به مطالعه و پژوهش ندارند. آن‌ها فکر می‌کنند که به راحتی می‌توانند وارد این حرفه شوند، چون توانسته‌اند در دانشگاه پذیرش بگیرند و به‌سادگی سالن بگیرند و نمایش را اجرا کنند. این تصور اشتباه است و باعث می‌شود که تفکر و گفتمان جدی در هنر تئاتر شکل نگیرد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.